دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

ماسک صورت

چند سال پیش شوهر خواهر مان(بزرگه) رفتن ماموریت ٬همسر ما هم شیفت بود خواهرم زنگ زد که شب برم پیشش که هر دومون تنها نباشیم .من تصمیم گرفتم به اون یکی خواهرم(وسطی)  هم بگم تا بیاد و جمعمان جمع باشه ..اون خواهر (وسطی )هم آمد خلاصه کلی دور هم و بدون آقا بالاسرها خوش گذشت . 

...کم کم داشتیم آماده میشدیم که بریم بخوابیم که دیدیم اون خواهر(وسطی)با یک صورت سفید مثل ماست ظاهر شد ...گفتیم این چیه ؟گفت ماسک صورته . 

وبا کلی فیس دراز کشید .چون سابقه قبلی داشت که همیشه با تجهیزات کامل به مهمانی می رفت گفتیم حتما ماسک صورتش را هم با خودش آورده. 

یه کمی که گذشت بلندشد بره صورتش را بشوره ... 

 کلی طول کشید و پیداش نشد 

 ...منو وخواهر (بزرگه )داشتیم نگران میشدیم که دیدیم در دستشویی را باز کرده و رو به خواهر (بزرگه )این چیه هر چی میشورمش فقط کف می کنه و  

نمی ره !!؟ 

خواهر (بزرگه)...ماسک صورته دیگه ..مگه خودت نگفتی ؟ 

خواهر (وسطی)من چه میدونم چیه از تو یخچال برداشتم فکر کردم ماسک صورته ..!!؟ 

خواهر بزرگه :ماسک صورت ؟تو یخچال ...نه نداریم . 

خواهر وسطی :پس اون چی بود ...تو اون جعبه قشنگ ..تو یخچال روشم فرانسوی یه چیزایی نوشته بود شکل ماسک صورت بود ؟!! 

خواهر بزرگه کمی فکر کرد و بعد زد زیر خنده حالا نخند کی بخند ...ما هم مات و مبهوت که چش شده ؟ 

هر چی میپرسیم چیه ؟از خنده نمی تونه جواب بده ... 

خلاصه معلوم شد برادر شوهرش که مسافرتهای خارج میره براشون اون سوغاتی را آورده ... (زحمت کشیدن )

چی ؟...خمیر ریش تراشی ... 

حالا نوبت ما بود که بزنیم زیر خنده  

خواهر وسطی هنوزداشت  صورتشو می شست  . 

من به خواهرم گفتم آخه کی خمیر ریش تراشی را میذاره تو یخچال ؟ 

گفت :الان لازمش نداشتیم .گذاشتیم تو یخچال ماندگاریش بیشتر بشه ... 

اینم یکی از اون خاطرهای است که هر وقت یادمان میوفتد کلی بهش می خندیم ... 

این خواهر وسطی هنوز هم دست از کاراش بر نداشته و هنوز به همه چی سرک می کشه و همیشه همه چیز را امتحان می کنه . 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
یک دانشجوی پزشکی سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ب.ظ

چه جالب واقعا!خوبه چیزی نبوده که حساسیت بده

دقیقا
آره دیگه چی بگم ...

آتیش پاره سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:48 ب.ظ http://www.miss-atishpare.blogsky.com

ای ول خاله ی آقامون!! :دی
حالا یه ژیلتم میدادید حداقل زحمتاش هدر نره!!!! :دی

ژیلتم کجا بود !!دی
با اون همه کف تو صورتش میترسیدیم بزنه خودشو نا کار کنه

زندگی جاریست... سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:19 ب.ظ http://parvazz.wordpress.com

سلام
ماجرای جالبی بود . مردم از خنده !
راستی میلاد حضرت معصومه و روز دختر رو به شما تبریک میگم.

سلام
قابلی نداشت
ممنون عزیزم ...برای ما که دیگه کمی دیر شده

فائقه چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:01 ب.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

سلام
مرسی عزیزم
روز توهم مبارک راستی این یکی خیلی باحال بودها


موفق باشی

سلام
خواهش می شود کاری نکردم
ممنون .مرسی
شما هم موفق باشید

یکی مثل خودم چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام
بابا نوشتی شوهر خواهرم داشتم فکر میکردم که شوهرم کجا بود؟خوب از اول میگفتی شوهر خواهر بزرگم دیگه دی:

چه خواهر باحالی داریم ما

سلام
حالا انشاالله اونم به موقعش
گفنیم که :دی
خواهران

مردی که می خندد شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://themanwholaughs.blogsky.com

سلام شرلی عزیز
یکبار یکی از دوستای من فامیل ساده ای داشتن که اون بیچاره در حمام خمیر ریش و به جای شامپوی خارجی به سرش زده بود و هرچی میشست نمی رفت...بعداز حمام هم موهاشو سشوار کشید که خوشتیپ شه ولی....بد جور پریده بود بالا...راستش من تو اون جریان کمی مقصر بودم و آدرس اشتباهی شامپو رو من دادم...رفیقم هم می خندید هم به من فحش می داد...
همیشه شاد باشین.

سلام مرد خندان
خوب پس بخاطر همینه که اسم خودتون را گذاشتین مرد خندان ..!!
چون حسابی آدما را به خنده وا میدارید ...
بیچاره دوستتون

خاله آذر دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:33 ق.ظ http://www.khaleazar.blogfa.com

وای،فکر کنم خواهر بزرگه از خنده تلف شده ها!!!من که از کف ماسک صورت کف کردم!!!

علی راد چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:12 ق.ظ

جالب بید . پانی اینجا چرا نمی شه شکلک نداره ؟

مرسی
حالشو نکردم اینجاراهم شکلک دار کنم

زبل خان دوشنبه 16 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:25 ب.ظ http://kimiaaa.blogfa.com

سلام انی خانوم..این ادرسو قبلا رو نکرده بودید...

سلام
چرا قبلا چند بار از اون وبلاگم لینک داده بودم به این وبلاگ

سمیرا سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:56 ب.ظ http://rangarang2.blogfa.com

ما نیز به اینجا نفوذ کردیم
بازم خوبه فک ر کرده ماسکه وگرنه ممکن بود بخورتش

خانم ورزش جمعه 20 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:03 ب.ظ http://sahar444.blogfa.com/

سلام خیلی با حال بود منم دوتا خواهر دارم خودم اولیم دومی مظلوممونه اخری شیطونه

سلام
ممنون
خدا حفظتون کنه
اما ما وسطیه شیطونه

عماد یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:35 ب.ظ

یشصشسیبباب::؛لبقلبیبلببیل یببیبی
یبب یبببدذاتلاغلاذزرزررلبلبیبللبل
یبیقسیبببیببی قبلبیبل ق
ارلبفل:بببلاتلببلبطییبلیسلل
زببطیظ :یببلبیبفیبیبلبیل...لااغلالاذذالالغلا
للاالبا
لتلتاعللغلاتلاتاتدنناذد
للببفیبیری

عماد
سلام
ذغ5ثفقغفعفبغلااتذت:؟/ذ؟:ذابلابقیلاق ببلااتاتنمنمنمگک
گر
بطلبغف
اتاا:تد
ذدالرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد