دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

خواهرم حجابت

اندر ادامه مطلب : 

در دانشگاه ما چادر اجباری نبود اما اگر چادر می پوشیدیم کمتر گیر میدادن و می تونستیم زیر این چادر یه مانتو کوتاه بپوشیم و گرنه باید یه مانتو می پوشیدیم تا نزدیک ساق پایمان که با چادر زیاد فرقی نمی کرد . 

یه روز با دوستان قدیم چادر پوشیدیم ورفتیم دانشگاه شیطانی ما گل کرد ه بود حسابی. رفتیم طبقه دوم دانشگاه و روبروی در ورودی خواهران ایستادیم  چادر هایمان را کشیدیم جلوی صورتمان و تنهاچیزی که از صورتمان پیدا بود یک بینی ونیمی از چشممان بود  در دو طرف در ایستادیم وهر کسی که از در وارد می شد با وحشت ما را نگاه میکرد . ما هم تا کسی ٬ 

از در میو مد تو  سه نفری می توپیدیم بش که این چه وضعی چرا رژ زدی زود پاکش کن ٬موهاتو درست کن و اون بد بختهای از همه جا بیخبر فقط می گفتند باشه چشم (آقا نمی دونید چقدر می ترسیدن ) وما هر دفعه کلی می خندیدیم مخصوصا بچه های کلاس خودمان چون آخرش از شدت خنده های ما متوجه می شدن و کلی بد وبیراه بارمان می کردند .بعضی ها هم فرار را بر قرار ترجیح میدادن  خلاصه اون روز با ایفای نقش یک خواهر حراستی   کلی حال کردیم . 

 

بعد نوشت :شاید به نظر شما این خاطره جالب نباشه اما ما با یاد آوری آن روز همیشه کلی می خندیم باید بودید ومی دیدید تا عمق مطلب را می فهمیدید شاید هم عیب از قلم من باشه که زیاد جالب ننوشتم .

نظرات 4 + ارسال نظر
شوک جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:23 ق.ظ http://www.shouk.blogsky.com/


وبلاگتون رو دیدم .بسیار جالب و پر محتوا بود. میخواستم با همدیگه تبادل لینک کنیم. برای این کار لطفا آدرس وبلاگ من رو در وبلاگتون بزارید سپس به من خبر دهید تا متاقبلا این کار رو انجام دهم . با آرزوی موفقیت. ضمنا با نام ورود برای زیر 18 ممنوع وبلاگ ایشان رو سیو کنید.

یک دانشجوی اقتصادی جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.sam.blogsky.com

مطلب شوخی بود.خسته نباشین
راجب سوالی که پرسیدین(فکر اقتصائی)شما سوالتونو بپرسین من به شما بهترین راهکار رو ارائه بدم
موفق باشین

نه جدی بود ما اون روز کلی عشق کردیم .خسته نیستیم .سوالم را پرسیدم

احسان شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:17 ق.ظ http://loveeee.blogsky.com

سلام ...
قبل از هر چیز ممنونم که نظر دادید و معذرت می خوام که چندین بار نتونستید نظر بدید ... از راهنماییت هم ممنونم ... خودم هم حواسم نبود که آنتی فلودینگ روشنه ... غیر فعالش کردم ... از راهنماییت متشکرم ...
واقعا متاسفم که نظرتون پاک شده ... من معذرت می خوام ...
حتما میام ... ولی من آدرس کوچک خان جنگلیت یادم نیست اگر دوباره بذاری ممنون می شم ...
بازهم منتظرت هستم ... ولی ای کاش اون نظر بالا بلندت رو هم می دادی دوست داشتم نظرت رو بدونم ... ولی این دفعه تو نوت پد تایپ کن بعد کپی و پیست کن تو نظرات که پاک نشه ...

سلام نه اشکالی نداره نیازی به معذرت خواهی نبود بالاخره برای همه ممکنه پیش بیاد

یک دانشجوی اقتصادی شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:27 ق.ظ

خواهش میکنم
انشالا تو کارتون موفق باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد