دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

دوران خوش

خاطرات شیرین گذشته و دل مشغولیهای امروز

دوران خوش مجردی

وقتی هنوز در دوران خوش مجردی می لولیدیم  تنها دغدغه مان یافتن اسب سوار رویاهایمان بود که به تازگی اورا سمند سوار نیز می نامیدن وقتی با دوستان قدیم دور هم می نشستمی بگفتیم که ما را همان اسب سوار کفایت کند ماهم او را خواهیم وبس  نه سمندش را . 

هر روز چشم به در دوختمی وگاه از خانه بیرون می زدیم تا شاید آنچه می یافت نمی شود آن یابیم . 

اما دریغ که بازار بس کساد می بود و  ما که هنوز اندر تحصیل علم بودیم و در آمدی نداشتیم طالبی نداشتیم . 

دوستی بداشتیم در نهایت ادب وملاحت که بعد از پایان دبیرستان به  استخدام در آمدی و پول همی پارو می کرد وخیل اسب سواران به پشت خانه شان جمع همی بودنی اما دریغ که این دوست شفیق ما اندر خانه خواهری بداشت بزرگتر که در تحصیل علم می کوشید واین چنین بود که او نیز با ما فرقی نداشت جز این که تعدادی را در آب نمک بخواباند تا بخت خواهرش باز شدنی . 

نمی دانیم چه بر سر این جماعت اسب سوار آمده بود که همگی زنی می خواستند کار به دست وپول به بانک وجهاز کامل ٬چه بهتر آنکه عروس خانه ای داشته باشد و اسطبلی برای اسب . 

حال که نوبت به ما رسیده بود اسب سواران تنبل بودنی وبسی بی عار (به ما که رسید آسمان تپید )وما همچنان در پی یافتن زوجی تا   عاشقش همی شویم او هر روز مارا با اسبش به گردش بردنی و محبت همی نمودنی بی نهایت واین قصه سر دراز دارد ... 

تا آوردگاه کلامی  دیگر بدرود . 

 

بعد ن:اگر خوب ننوشتم ببخشید آخه تا حالابا  این سبک ننوشتم  . اگرایرادی وارد است به دیده منت بفرمایید برطرفش می کنیم . 

نظرات 6 + ارسال نظر
شهاب چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:53 ب.ظ

خوب بید منتظر نوشته های بعد یتان هستیم

[ بدون نام ] چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ب.ظ http://indra.blogsky.com

سلام
وبلاگ مبارک
به من هم سر بزن
ممنونم ویسنا

سلام
سر زدم موفق باشی

ر جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:00 ق.ظ http://http://rasoolpapaei.blogfa.com/

کامل خواندم و دلم سوخت . ای کاش


از گو گو ش تا سروش

دلتان برای چه سوخت ؟

یک دانشجوی اقتصادی شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:29 ق.ظ

راستی یادم رفت ازتون بپرسم دوتا نظری که دادین تایید کنم یانه فعللا تایید نکردم بهم اطلاع بدین تایید کنم یا حذف

دکی بارونی چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:39 ب.ظ http://golibarayeto.blogfa.com

یا ابوالفضل!
واحد روخوانی قرآن دیگه چه صیغه ایه؟!
آخیییییی. چقدر دلم واسه دوستتون سوخت. حداقل شما دلتون خوشه تلاشتونو کردین.
خوش به حال شازده پسرتون از همین 4 سالگی دو تا کیس واسش خوابوندین تو آب نمک! وای به روزی که بزرگ شه!

آره نمی دونم این واحد را کی اختراع کرد
جالب این جاست که همه کسانی که تو فامیل بعد از ما ازدواج کردن بچه هاشون دخترن و پسر ما این وسط مانده با یه عالمه دختر

یوتاب دوشنبه 6 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:11 ب.ظ http://iutab.com

با سلام خدمت شما دوست عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه
شما با استفاده از آموزشهای رازهای گوگل می توانید بازدید روزانه وبلاگتون رو به طرز چشمگیری افزایش بدهید
برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاهده این آموزشها لطفا به وبسایت ما مراجعه کنید
با تشکر از شما

باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد